|
مدیریت روابط عمومی این وبلاگ در راستای سازماندهی مجموعه مقالات و تحقیقات دانشجویی در رابطه با روابط عمومی فعالیت می کند |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
بسمه تعالی
موضوع تحقیق:
نقش روابط عمومی در سازمانها ونهادها
گردآورنده : دانشجوی رشته مدیریت فرهنگی (جبلی)
مقدمه:
امروزه در عصر حاضر، ارتباطات اگرچه نگوييم اولين عنصر و اساسي ترين اصل مورد نياز بشر است، اما به جرات مي توان گفت يكي از بنيادي ترين دانش ها و مهمترين عوامل پيشرفت انسان امروزي و شالوده و اساس ديگر علوم قرن حاضر است.
چنان كه به نظر مي رسد و با توجه به سرعتي كه پيشرفت علم در عصر حاضر دارد امكان دسترسي همزمان به تمامي علوم، نه تنها براي يك فرد بلكه براي يك ملت نيز به تنهايي ميسر نيست و فقط شايد بتوان با برقراري ارتباط ميان ملل دنيابه علوم مكشوف ونامكشوف مختلف جهان دست يافت و از آن بهره جست. اينك با حساسيت بجا و درست مقام معظم رهبري در خصوص جايگاه ويژه روابط عمومي در سازمان ها و وزارتخانه هاي دولتي و با در نظر گرفتن آنچه بيان شد، شايد بيشتر بتوان به اهميت علوم ارتباطات و نيز نقش روابط عمومي ها، به عنوان مجري اصلي آن در جوامع، دست يافت. لذا به نظر مي رسد پردازش موقعيت اجتماعي و اداري اين تشكيلات در جامعه ما خالي از لطف نباشد، البته بر كسي پوشيده نيست كه بررسي و تحليل اين موضوع در اين اندك نگنجيده و حوصله، زمان و وقوف صاحب نظران و انديشمندان اين علم را طلب مي كند. اما اين قلم سعي دارد نگاهي هر چند مختصر به وضعيت موجود وتصويري از آينده اي ممكن در اين باره داشته باشد.
* جايگاه روابط عمومي در ميان سازمان هاو نهادها
در دنياي امروز كه مرزهاي ارتباطات شكسته شده و انسان به دنبال كشف راهكارهاي مطلوب زيستن و نگرش جامعه مدار است، آموزه هاي علمي ما را به كنكاش و توجه درباره وضعيت چگونگي تعامل و برخورد كردن رهنمون مي سازد. بي شك يك سازمان و يا يك اداره نمي تواند خود را جزيره اي بي ارتباط فرض نمايد و از تكنولوژي و آورده هاي آن بي نياز و با آن بيگانه باشد. روابط انسان ها به مثابه تكنولوژي، نيازمند فرادادهايي است كه روز به روز دريچه ها و افق هاي تازه از آن شكافته مي شود، خيلي از بزرگان و صاحب نظران بر اين باورند كه پيشرفت هاي به دست آمده در امور تكنولوژي موازي با پيشرفت هاي انساني نبوده و اين را به وسيله نوع رفتارها و هنجارهايي كه تاكنون در جوامع غربي به چشم مي خورد، توجيه مي كنند. شايد در برخي لايه هاي جامعه اداري تخلفاتي هم صورت مي گيرد و از ايجاد فضاي پاسخگويي هم جلوگيري مي كنند و علاقه اي به آگاهي رساندن وجود نداشته باشد، اما اين به آن معنا نيست كه آينده نيز به همين منوال ادامه پيدا مي كند. خواسته يا ناخواسته ما در جريان حركت قرار گرفته ايم و جامعه به عنوان مطالبات منطقي از ما مي خواهد كه در اين مسير حركت نماييم. به اين منظور لازم است مديران دستگاه ها با رويكردي جديد به روابط عمومي، از آن به عنوان يك مشاور و پل ارتباطي سالم با داخل و خارج از مجموعه استفاده نمايند.
روابط عمومي بايد بر محور تفكر مداري، مشاركت مداري و اطلاع مداري باشد تا بتواند در راستاي كمك به اثربخشي سازمان موثر باشد و با نوانديشي و نوگرايي، ابتكار و خلاقيت مستمر عجين شود و خود را با تحولات و پاسخگويي مرتب به افكار عمومي منطبق و هماهنگ سازد. با توصيف چنين روابط عمومي اي، صد البته بايد مديرش متملق و چاپلوس مافوقش نباشد و جاده صاف كن وي نگردد؛ و اميد آنكه اين گونه مديران كه با رانت و فاميل سالاري يا باندبازي و يا... بدين جايگاه رسيده اند به زير كشيده شوند!!
* نياز و ضرورت اجتماع به روابط عمومي
امروزه از دانش و هنر روابط عمومي به عنوان يك نهاد شبه مدني در جهت تسهيل ارتباطات دو طرفه بين دولت و آحاد مردم ياد مي شود و با پيچيده تر شدن نظام اجتماعي بر ضرورت، گسترش و توسعه اين علم و حرفه جديد بيش از پيش اتفاق نظر حاصل مي آيد تا آنجا كه امروز كمتر نهادي يا سازماني خود را بي نياز از تشكيلات روابط عمومي مي بيند، اين در حالي است كه در كشورهايي مانند كشور ما كه اصطلاحا با عنوان كشورهاي در حال گذار تعريف مي شوند، نقش ها و وظايف نهادهاي سنتي كمرنگ تر مي شود و به اعتبار تقسيم كار بيشتري كه در جامعه به فراخور پيشين مي آيد نهادها و مناسبات جديد شكل مي گيرند كه بعضا در رشد فرايند شهرنشيني، سواد آموزي، گسترش ارتباطات به مفهوم عام يا افزايش سطوح مختلف مشاركت سياسي و اجتماعي خود را بيشتر نشان مي دهد؛ در اين وضعيت ها قالب هاي قبلي ديگر پاسخگو نيست چرا كه نيازهاي جديد به وجود آمده است و براي برآوردن و تامين اين نيازها، ساختارها، نهادها و مناسبات تازه اي مورد مطالبه قرار مي گيرد. اكنون نياز به اين پرسش و از آن مهمتر پاسخ يابي براي طراح آن، موضوعي قابل اهميت است و آن اينكه نقش روابط عمومي در فرايند تغييرات، چگونه تعريف مي شود؟
بدون ترديد در يك جامعه ساده و نهادينه نشده نقش ها معلوم است، به عبارت ديگر صنعت ها و نهادهاي صنعتي متعارف براي حل و فصل مسائل افراد و جامعه كافي به نظر مي رسند و شايد به نهادهاي واسط و ميانجي چندان نيازي نباشد، زيرا افراد مستقيما مي توانند براي حل و فصل مسائل خود به مراجع اصلي وپاسخگو مراجعه كنند اما در يك جامعه پيچيده و پيشرفته نيازها و مطالبات بيشتري ايجاد مي شود و ضرورت نظم و قانون در آن افزايش يافته، نوعي تقسيم كار بويژه در بعد اجتماعي شكل مي گيرد، در اين جوامع است كه اساسا پديده اي به نام دولت جديد و سازمان اداري جديد معنا پيدا مي كند. هر فردي بدون شك براي ارتباط خود با جامعه و جامعه براي ارتباط خود با دولت نيازمند اين ميانجي ها است. از جمله اين ميانجي ها مي توان از نهادهاي روابط عمومي نام برد يعني روابط عمومي عهد ه دار همان وظايفي است كه فرد در گذشته، خود آن را انجام مي داد.
* جايگاه و وظايف روابط عمومي در كشور ما:
صاحب نظران معتقدند اگر نقش روابط عمومي در ايجاد يا تقويت فرهنگ توسعه، در بومي كردن سرمشق هاي توسعه، كشف و معرفي ظرفيت هاي جامعه، باز آفريني فرهنگي، حفظ تعلق و پيوستگي بدانيم روابط عمومي بايد بتواند از هر نوع گسستگي و ناپيوستگي جلوگيري كند و يا حداقل كاهش دهنده فاصله و شكاف ميان جامعه و دستگاههاي اجرايي باشد. در عين حال نكته اي كه حائز اهميت است اينكه با توجه به اتفاق نظري كه در خصوص اهميت، حساسيت و ضرورت روابط عمومي وجود دارد اين حرفه در كشور ما هنوز نتوانسته به جايگاه و وظايف واقعي خود نزديك شود، وجود سوء تعابير، تعارض ها و تنش هاي موجود در حوزه روابط عمومي ها خود از چالش ها و مشكلات ساختاري همچون الگوبرداري غلط، آموزش ناقص و غير كاربردي، نبود بستر مناسب سياسي، اجتماعي و فرهنگي در زمان پيدايش نشات گرفته است موجب شده كه روابط عمومي ها در راه پيشرفت خود با موانع متعددي روبرو شود. افزون بر اين عدم درك و شناخت صحيح از ماهيت و عملكرد روابط عمومي از سوي مسئولان دستگاه ها و سازمان ها نيز از جمله عواملي است كه ناتواني وضعيت اين تشكيلات را تشديد كرده است. در يك قضاوت منصفانه عدم اقتدار روابط عمومي ها را نبايد به يك علت خاص نسبت داد چرا كه وضع موجود روابط عمومي ها حاصل همگرايي عوامل متعددي است كه گذر از اين مشكلات تلاشي چند جانبه را مي طلبد. از مشكلات ساختاري روابط عمومي ها كه بگذريم شاهد بي توجهي و بي تفاوتي بسياري از مسئولان كشور به روابط عمومي ها هستيم به طوري كه وظايف و كاركردهاي ارزشمند اين نهاد اجتماعي در عمل ناديده گرفته مي شود و در حالي كه مراجع عالي سياستگذاري كشور در قالب بخش هاي مختلف وظايف و كاركردهاي روابط عمومي ها را به دستگاه هاي كشور ابلاغ كرده اند تقريبا تمامي مسئولان دولتي اين مصوبات را به پرونده هاي بايگاني سپرده اند و در قبال روابط عمومي ها سليقه اي عمل مي كنند. اكنون پويايي و ارتقاي روابط عمومي هاي كشور تا حد زيادي تابع سياستگذاري هاي صحيح و سنجيده برنامه ريزان و مسئولان كشور است آن هم در دوره اي كه يكي از شعارها و برنامه هاي دولت نهم، تحقق دولت پاسخگو و گسترش جامعه مدني مي باشد.
* بررسي ارتباط اطلاع رساني و پيوند آن بر روابط عمومي
1) “اطلاع رساني” علمي است كه پس از جنگ جهاني دوم پديدار گشت و در اندك مدتي رو به گسترش سريع نهاد و به تدريج سازمان هايي كه براي بهبود كارهاي خود در زمينه هاي علمي، فني، پژوهشي، صنعتي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي و ... به اطلاعات نياز داشتند از اين پديده استقبال كردند.
2)علم “اطلاع رساني” با پيوند ميان بسياري از رشته هاي دانش بشر مانند كتابداري، ارتباطات گرافيك، تكنولوژي كامپيوتر، زبان شناسي، رياضيات، منطق، روانشناسي، مديريت و برخي ديگر موجب انتقال اطلاعات از جايي به جايي و اشاعه آن در سطوح مختلف ملي، منطقه اي و جهاني مي شود كه به اين كار “خدمات اطلاع رساني” گويند.
3)خدمات اطلاع رساني” به كمك ابزار و تجهيزات مورد نياز خود تحقق يافته و مخاطبان خود را منتفع مي كند.
انواع رسانه ها، خطوط ارتباطي سخت افزار ها و نرم افزارها از جمله ابزار و وسايل آن به شمار مي رود. خدمات اطلاع رساني با اين هدف كه بايد در كمترين مدت بيشترين اطلاعات را در اختيار پژوهشگران و ساير كاربران قرار دهد، در جامعه جهاني روابط انسان ها با يكديگر شكل گرفته و براساس تنوع نيازها دائما به اصلاح و تغيير و تحول در آمده است.
4)علم روابط عمومي “ همچون علم اطلاع رساني به كاوش، مطالعه و بررسي در محيط پيرامون انسان ها با كمك انسان تلاشگر، نوانديش و خلاق مي پردازد و معيارهاي اصولي و منطبق بر سرشت آدمي را به لحاظ ايجاد و تحكيم ارتباطات اجتماعي تعيين مي كند و آنها را جدا از مرزهاي جدايي ساز انسان ها با يكديگر، ترويج مي دهد.
5)تشكيلات روابط عمومي در هر جامعه و مكان و منظري نيازمند ادراك محيط خويش هستند و براي تامين آن مي پرسند، مي گويند، مي خوانند و در نهايت داده هاي اطلاعاتي توليد مي كنند. گردآوري اين داده ها، تجزيه و تحليل، پردازش، سازماندهي و ارزيابي آنها در حوزه كار روابط عمومي است كه با كاربرد يك نظام منسجم اطلاع رساني تحقق خواهد يافت. داد و ستد اطلاعات باهدف آگاه كردن مردم به لحاظ هموار ساختن راه ارتقاي جامعه اعم از كوچك و بزرگ از وظايف عمده روابط عمومي نوين است. بنابراين روابط عمومي پويا و پر تحرك آن روابط عمومي تلقي خواهد شد كه فعاليتش متكي بر اطلاعات درست، روزآمد و دقيق باشد.
6)در عصر امروز روابط عمومي حاكي از حيطه عملي وسيع در حوزه احساسات، عاطفه ها و افكار عمومي است و نه تنها با يك خط و ربط ساده و محدودي سر كار ندارد بلكه تلاشي است سنجيده، برنامه ريزي شده و پايدار كه براي برقراري و حفظ درك متقابل يك سازمان و جامعه معنا و مفهوم مي يابد. در واقع “ارتباط” محور اساسي فعاليت هاي “روابط عمومي” محسوب مي شود. از اين رو، روابط عمومي را پل ارتباطي با مردم و آئينه تمام نماي يك سازمان مي نامند كه بايد به هنر مردمداري نيز آراسته شود.
7)اطلاع رساني وظيفه اساسي روابط عمومي نوين است كه به عنوان يك اصل كاربردي بايد در حوزه مربوط، برنامه ريزي شود. در اين راستا روابط عمومي بايد به قدرت همه بيني مجهز شود و قادر به مشاهده و كنترل توامان باشد، بايد بكوشد كه دچار عارضه “هدر رفتن” نشود، زيرا كارايي لازم و دقيق خود را از دست خواهد داد. روابط عمومي نوين با چنين تجهيزات و پشتوانه اي مي تواند در ارتباط هر جامعه اي كه هست، تمامي مفاهيم جديد را به دريايي كه انديشه و شيوه هاي عمل سنتي بر آن سايه گسترده است، وارد كند. مسلما براي نيل به اين امر خطير بايد به مشورت و رايزني بپردازد، آموزش را جدي بگيرد، بدون افكارسنجي و نظرسنجي و همچنين بررسي هاي جامعه شناختي و روان شناختي جامعه مورد نظر، حركتي را به طور رسمي آغاز نكند و به كارهاي اثرگذار بر فرهنگ جامعه مربوط، بپردازد. براي گذار از چنين درياي وسيعي بايد اطلاعات را دست مايه قرار داده و اطلاع رساني را به گونه صحيح اعمال كند. در غير اين صورت بر فقر فرهنگي جامعه مخاطب، دامن زده و رشد جاهلانه را مطرح خواهد كرد، كه برآيند آن بي رنگ شدن توانايي ها، قابليت ها وارزش ها خواهد بود و شايد هم انتقاد درست و به جاي رهبري معظم انقلاب از ناكارآمدي تشكيلات روابط عمومي ها در دستگاه هاي دولتي ناظر به همين مواردي باشد كه اين قلم به برخي از آنها در اين مقاله اشاره داشته است و انصافا بايد آگاهان و صاحب نظران به جد اهتمام ورزند تا دغدغه هاي معظم له در اين خصوص مرتفع و آمال ايشان در نهايت صلابت تحقق يابد.
8)حسن جريان روايط عمومي و اطلاع رساني بستگي به حضور فعال نيروي انساني آگاه، متخصص، عالم و شايسته دارد انساني كه عامل پويند پديده هاي مختلف آفرينش و جهان هستي است، اين بار نيز نقش اساسي در دو حوزه مهم و خطير خدمات و ارتباط اجتماعي را ايفا مي كند. به راستي اگر اين عامل موثر، آگاه، پويا، كارا، بشاش و خلاق نباشد، آيا خدمات اطلاعاتي جامعه به طور سريع، صحيح وگويا كه از وظايف مهم و بنيادين روابط عمومي است، انجام مي گيرد؟ حضور شايسته انسان اثرگذار بر اين گونه كارهاي عظيم فرهنگي، يعني اطلاع رساني و روابط عمومي، در صورتي تحقق مي يابد كه خود در فرايند آموزش و يادگيري، پژوهش و بالندگي در آيد، زيرا آگاه سازي افراد جامعه در زمينه هاي مختلف را بر عهده مي گيرد و با ايجاد روابط عمومي كارآمد، ساختار يك سازمان را در چرخه تغيير و تحول جاي مي دهد.
9)روابط عمومي ها وظيفه دارند اطلاعات لازم و مناسب و خوب و پيشرفته را به دست آورده و آ ن را به نحو مطلوب در اختيار جامعه و افكار عمومي قرار دهند و لذا اين گونه اطلاع رساني مطلوب نيز بايد داراي ويژگي هاي زير باشد:
خودداري از ارائه اطلاعات نادرست، ارائه اطلاعات به موقع و در زمان مناسب، دقت در ارائه صحت و سقم داده هاي آماري، برآورده كردن انتظارات مردم براساس نظرسنجي درست و دقيق، استفاده بهينه از كليه ابزارها اعم از نوشتاري، شنيداري و ديداري و ... طرح سوال و ارائه پاسخ منطقي و مستدل جهت اقناع وجدان عمومي و افكار جامعه.
* رسانه ها و روابط عمومي ها
عدم اعتماد متقابل ميان رسانه ها (بويژه مطبوعات) با روابط عمومي ها يك مشكل و بيماري تاريخي است كه از عوارض بيماري كلي ساختار سياسي - اجتماعي جامعه است. اين ارتباط بويژه ميان روابط عمومي ها و خبرنگاران مطبوعات داراي چالش هاي بيشتري است زيرا روزنامه ها نگاه انتقادي بيشتري به عملكرد سازمان و دستگاه ها و قواي حكومتي دارند. از ديرباز و از زماني كه رسانه ها و روابط عمومي ها، هويت مستقل و حرفه اي خود را پيدا كرده اند، بحث ارتباط روابط عمومي با رسانه ها و متقابلارسانه ها با روابط عمومي ها با چالش هاي خاص خود همراه بوده است.
رسانه ها معمولاروابط عمومي ها را پنهانكار معرفي مي كنند و اعتقاد دارند آنها اخبار مورد نياز رسانه ها را باتوجه به مصلحت ها و مقتضيات سازماني خود پنهان مي كنند و روابط عمومي ها نيز بر اين باورند كه رسانه ها اخبار آنها را آن گونه كه بايد منتشر نمي كنند و در مقابل انتشار اخبار و اطلاعات مربوطه به رسانه ها چشمداشت برخورداري از امتيازات مادي و معنوي در اختيار آن سازمان را دارند. اين قلم اعتقاد راسخ دارد اين عدم اعتماد اجتماعي و حرفه اي و معضل ارتباطي ميان اين دونهاد جهت ده و افكار ساز ناشي از توسعه نيافتگي كشورماست و لذا نگارنده معتقد است مشكل مطرح شده تنها از طريق بسط دموكراسي در جامعه و پاسخگو شدن نهادهاي قدرت و ساختار سياسي - اجتماعي، حل خواهد شد همان طور كه رشد و توسعه رسانه ها و مطبوعات نيز از همين طريق ميسر مي شود.
روابط عمومي ها و رسانه ها، دو بال مهم اطلاع رساني به جامعه هستندكه مي توانند با كمك يكديگر به گردش آزاد اطلاعات و كسب وجهه سازمان و اعتماد مردم ياري رسانند. روابط عمومي ها بايد براي ارتباط دائمي و علمي با رسانه ها هميشه پيشقدم باشند، تا بتوانند از پتانسيل هاي موجود در عرصه رسانه ها بهره هاي بيشتري ببرند و فقط به برگزاري و تشكيل جلسه هاي مطبوعاتي و ارتباطي خبري اكتفا نكنند. تحقق اين مهم يعني استفاده بهتر و بيشتر از توان رسانه ها منوط به ايجاد و تعامل منطقي وعملي با رسانه هاست كه سهم روابط عمومي ها و تلاش براي ايجاد اين ارتباط بسيار بالاست. آنها هستند كه بايد براي ايجاد ارتباط به سراغ رسانه ها بروند، برداشتن ديوار بين آن دو براي دستيابي به توسعه پايدار لازم و ضروري است.
* روابط عمومي و تنوير افكار عمومي
مطالعه علمي بر روي افكار عمومي و شناخت ابعاد آن يكي از محوري ترين اقدام هاي روابط عمومي هاي كارآمد را تشكيل مي دهد. روابط عمومي هاي كارآمد بايد همواره نبض افكار عمومي را در دست داشته باشند و اهداف و برنامه ها و سياست هاي سازمان شان را با آن منطبق و هماهنگ سازند و يادر برخي مواقع با استفاده از شيوه هاي رسانه اي و ارتباطي درخصوص تنوير افكار عمومي قرار گرفته اقدام نمايند. افكار عمومي به آن نوع افكاري گفته مي شود كه براساس حوادث و اتفاقاتي كه در جامعه روي مي دهد به صورت جو مسلط جامعه بر مردم تاثير مي گذارد. از نظر تاريخي، قديمي ترين مطلبي كه درباره افكار عمومي بيان شده است متعلق به قرن پنجم پيش از ميلاد مسيح(ع) است كه در آن “هرودت” از زبان يك ايراني با نام “اوتاس” سخناني را نقل مي كند هرچند از لحاظ تاريخي چندان درست به نظر نمي رسد ولي به خوبي طرز فكر “هرودت” نسبت به فضيلت سياسي عقيده را بيان مي كند. “ارسطو” نيز در كتاب “سياست” خود اشاراتي مستقيم به افكار عمومي داردو يا “پاسكال” فيلسوف و رياضيدان فرانسوي افكار عمومي را “ملكه جهان” مي نامد، در همين راستا “ناپلئون” امپراتور فرانسه جمله معروفي دارد. او مي گويد: “حكومت را مي توان با زور و سرنيزه به دست آورد اما براي حفظ آن ناچار بايد به افكار عمومي تكيه كرد.
بنابراين يكي از اساسي ترين نيازهاي دولت، سازمان ها و دستگاه ها شناخت و ارزيابي افكار عمومي است تا بتوانند مناسب ترين و منطقي ترين ارتباط را با آن برقرار كنند. اهميت شناخت افكار عمومي به علت اين حقيقت است كه آگاهي به عقايد هر گروه به ما كمك مي كند كه رفتار احتمالي آن گروه را پيش بيني كنيم و برنامه و سياستي منطبق با آن اتخاذ نماييم. روابط عمومي ها بايد همواره با اتخاذ شيوه ها و روش هاي نوين به تنوير افكار عمومي نسبت به ماهيت و عملكرد دستگاه و سازمانشان تلاش نمايند درجه مقبوليت عملكرد يك سازمان و دستگاه، تابعي از ميزان رضايتي است كه افكار عمومي از عملكرد آن سازمان و دستگاه دارد. روابط عمومي ها بايد با پاسخگويي مرتبط به سوالات و ابهامات حاصل شده از سوي افكار عمومي نسبت به تنوير افكار عمومي تلاش كنند. آري، افكار عمومي را بايد جدي گرفت و پاسخگوي مناسبي براي نيازها، انتظارات و خواسته هايش بود. افكار عمومي همواره در جهت منافع عمومي حركت مي كند و بدون ترديد تامين منافع عمومي نيز يكي از مهمترين اهداف سازمان ها و دستگاه هاي مردمي و مسئوليت پذير را تشكيل مي دهد.
* پيوند تبليغات و روابط عمومي با يكديگر
مقوله تبليغات، مقوله اي است كه به لحاظ لفظ با آن آشنايي داريم، سخني هم هست كه مي گويد: تبليغات سلاح خيلي برنده اي است و هركس مجهز به اين سلاح باشد قطعا در صحنه توفيق بيشتري خواهد داشت. به طور كلي مي توان گفت: تبليغات ابزاري است كه روابط عمومي ها از آن بهره مي گيرند و براي استفاده و بهره مندي از آن بايد اين ابزار را بشناسند و طريقه استفاده آن را بدانند. حالااين ابزار چيست؟ در واقع تبليغات چيست؟ و خود از چه ابزارهايي بهره مي گيرد. اينها مسائلي است كه با علم جديد بايد آن را شناخت، علم جديد يك سري تعاريف جديد با خود مي آورد. خود تبليغ يك كلمه عربي از ريشه بلغ است كه معاني زيادي در بر دارد. از جمله به معناي ابلاغ كردن، آشكار كردن، روشن ساختن و آگاهي دادن و ... به كار مي رود.
تبليغات يك حركت موزون ناهماهنگ و سازماندهي و برنامه ريزي شده است. برخي از صاحب نظران معتقدند كه تبليغات زير مجموعه روابط عمومي است و برخي ديگر از آنها معتقدند كه روابط عمومي زير مجموعه تبليغات است اما آنچه مهم است آن است كه تبليغات و روابط عمومي موازي و مكمل هم هستند و باهم جلو مي روند و زير مجموعه هم هستند و هر دو از دو شيوه معروف اقناع و ترغيب بهره مي گيرند يعني هم مخاطبان را قانع مي كنند، هم رغبت به وجود مي آورند و از اين نكته نيز نبايد غفلت ورزيده شود كه اولين و مهمترين وظيفه روابط عمومي، تبليغات است، منتهي تبليغاتي كه در روابط عمومي صورت مي گيرد ارتباطي با تبليغات تجاري ندارد، بلكه بيشتر تبليغات سياسي و اجتماعي است كه در اصطلاح به آن پروپاگاندا ProPogand مي گويند. براي تبليغات هم يك متخصص روابط عمومي بايد يك سلسله آموزش هاي لازم و تجربيات را كسب كند و به فنون تبليغ در برنامه هاي سياسي - اجتماعي آشنا باشد. البته در اين زمينه نيازمند آموزش، تجربه و مبحثي است كه ما به آن هنر تبليغات مي گوييم. اين هنر شامل فن بيان، قدرت قلم و آگاهي به اوضاع و احوال و شرايط اجتماعي را سنجيدن است. همچنين دانستن روانشناسي اجتماعي نيز از ضروريات به شمار مي آ يد.
* روابط عمومي ديجيتال
امروزه فناوري هاي جديد با حجمي فراوان زندگي و محيط كار ما و حتي ابعاد وجودي ما را تحت تاثير قرار داده و بشرامروز بدون فناوري و بهره گيري از آن امكان عملي براي ادامه حيات خود ندارد.
شتاب انتشار داده ها و آمار و اطلاعات ناشي از عصر ديجيتال و الكترونيك به حدي است كه مي توان از آن به انفجار اطلاعات تعبير كرد. اينترنت مانند تار عنكبوت از ميليون ها كامپيوترتشكيل شده كه توسط ماهواره هاي مخابراتي ،شبكه هاي زميني تار مويي و وسايل بي سيم به يكديگر متصل شده اند. امروزه حداقل 60 ميليون نفر در بيش از 160 كشور دنيا به اينترنت دسترسي دارند و فضاي مجازي مخلوق كامپيوتر در 20 سال آينده عامل اصلي رشد اقتصادي خواهد بود و اين امر باعث مطرح شدن تغيير بزرگراه اطلاعات به اينترنت در سال 1995 گرديد. فضاي مجازي نحوه برقراري ارتباط ميان افراد و انتشار اطلاعات در سازمان ها و نهادها و موسسات را از اساس دگرگون كرده است. امروزه شاهد انقلاب جديد در زمينه اطلاع يابي و اطلاع رساني و ارتباطات در فضاي مجازي هستيم و دهكده جهاني به ذهنيت جهاني تبديل شده است. اكنون انقلاب ارتباطات به انقلاب اطلاعات و انفورماتيك تغيير ماهيت داده است.
روابط عمومي كه به عنوان حلقه واسط و اتصال دهنده نهادها و سازمان ها به جامعه عمل مي كند بايد در ايجاد ارتباط بيشتر و پيشرفته تر نقش حياتي خود را ايفا كند. پيشرفت انفورماتيك در حال حاضر به حدي است كه مجازي سازي امري اجتناب ناپذير به نظر مي رسد.
محيط هاي مجازي مي توانند موانعي كه همواره انسان و فناوري را از هم دور نگه داشته است از ميان بردارند. در اين ميان روابط عمومي ديجيتالي فرصت هايي را فراهم مي سازد تا كيفيت ارائه خدمات به كاربران بهبود يافته و آنان را قادر مي سازد در هر ثانيه و دقيقه به حجم وسيعي از خدمات و اطلاعات دسترسي پيدا نمايند. اين نوع جديد روابط عمومي ها اطلاعات و داده هاي فناوري ارتباطي را براي ارائه خدمات بهتر به كار مي گيرند. باعنايت به توضيحات ارائه شده در مي يابيم كه تمامي سازمان ها و دولت ها در تلاشند تا خود را براي حضور موثر در جامعه اطلاعاتي مهيا سازند. از اين رو بايد شرايطي را فراهم ساخت تا روابط عمومي ها نيز نسبت به ايجاد تغييرات لازم در خود اقدامات لازم را انجام دهند. به منظور پياده سازي و ايجاد ساختارهاي لازم براي تحقق روابط عمومي ديجيتال، بايد نكات زير را در نظر گرفت:
1) خرد مديريت دستگاه مربوطه همراه با تدابير لازم و حمايت از طرح هاي پيشنهادي
2) ايجاد بينش سازماني در بين مديران درخصوص ضرورت جهت گيري فعاليت ها و برنامه هاي روابط عمومي به اين سمت و سوي
3) تعهد به تامين منابع و امكانات مورد نياز روابط عمومي ها از سوي مسئولان
4) حمايت واقعي از تغيير روابط عمومي از سنتي به الكترونيكي و ديجيتالي
5) اجراي سريع تغييرات مورد نظر
6) طراحي استراتژيك جهت تحولات آتي
7) آمادگي بافت سازماني براي اين تحولات و ايجاد اميد به عدم خطر افتادن آنها
البته برخي مشكلات و محدوديت هاي فراروي روابط عمومي ها جهت تحقق روابط عمومي ديجيتال وجود دارد كه عبارتند از:
8) عدم اطلاع كافي مديران سازمان ها از مفاهيم مربوط به جامعه اطلاعاتي و روابط عمومي ديجيتال
9) تغيير فرهنگ و ذهنيت سنتي مردم
10) عدم وجود زيرساخت هاي مورد نياز در زمينه فناوري هاي اطلاعاتي از قبيل گسترش اينترنت و عدم آموزش كافي عموم جهت استفاده از اين فناوري ها
11) تدابير لازم براي امنيت در روابط عمومي ديجيتال جهت جلوگيري از مخدوش شدن و سوء استفاده از اطلاعات
* وظايفي كه روابط عمومي ديجيتال در يك جامعه اطلاعاتي انجام خواهد داد عبارتند از:
1) ساده سازي نحوه ارائه خدمات به شهروندان و سازمان ها و نهادها و تسهيل دسترسي آنان به اين خدمات
2) نقش مهمي در بهبود كارايي و اثربخشي نهادها و سازمان ها و موسسات از طريق حذف لايه هاي ساختاري، ايفا خواهد كرد.
3) تسهيل و دسترسي شهروندان و مخاطبان سازمان ها به اطلاعات مورد نياز از طريق جايگزيني شهروندمداري و اجتماع مداري به جاي بوروكراسي مداري
4) بهبود پاسخگويي و اطلاع رساني به مخاطبان و تضمين پاسخگويي و اطلاع دهي در خصوص نيازهاي شهروندان و سازمان ها
5) افزايش خلاقيت از طريق به كارگيري مكانيسم هاي ارتباطي و اطلاع گيري و اطلاع رساني در امور دولتي و غيردولتي
6) ساده سازي فرايندهاي ارتباطات و اطلاع رساني و كاهش هزينه ها از طريق يكپارچه سازي و حذف موانع و سيستم هاي زايد
* سخن آخر
به هر حال جوامع امروزي اينك در حال گذار به جامعه اطلاعاتي آينده هستند، جامعه اي كه در فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات تمامي ابعاد زندگي انسان ها را تحت تاثير قرار خواهد داد. جامعه ما نيز ناگزير از اين روند خواهد بود و خواه ناخواه به اين سمت و سو كشيده خواهد شد. در همين راستا دولت و مسئولان نظام ضمن آنكه بايد دغدغه هاي رهبري معظم انقلاب را درخصوص روابط عمومي هاي دستگاه خود جدي تلقي نمايند، چاره اي باقي نمي ماند كه با انديشيدن و تدابير لازم، تلاش مضاعف نمايند تا با لحاظ كردن تغييرات ضروري، روابط عمومي هاي سنتي را به سوي روابط عمومي هاي ديجيتال سوق داده و آماده سازند و اين امر مهم محقق نخواهد شد مگر با ايفاي نقش مديران كه فناوري جديد را درك مي كنند و آگاهي مناسب از آن دارند.
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ  به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
نويسندگان
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
 |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تبادل
لینک هوشمند
ورود
اعضا:
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
